پوشش کامپوزیتی زیست فعال ha/cnts بر روی کاشتنی niti

Authors

ویدا خلیلی

جعفر خلیل علافی

حسین ملکی قلعه

abstract

در این پژوهش، پوشش کامپوزیتی هیدروکسی­آپاتیت/ نانولولة کربنی با استفاده از رسوب­دهی الکتروفورتیک بر روی آلیاژ nitiدر دمای اتاق تشکیل شد. سوسپانسیون پایدار با اضافه کردن 4 گرم پودر هیدروکسی­آپاتیت و 1 درصد وزنی نانولولة کربنی به 50 میلی لیتر n- بوتانول آماده شد. از تری اتیلن آمین نیز به عنوان پراکنده­ساز در تهیه سوسپانسیون استفاده شد. مشخصه­یابی سطحی، استحکام چسبندگی، پایداری و زیست­فعالی پوشش کامپوزیتی بررسی شدند.  نتایج آزمون edxسطح پوشش کامپوزیتی، توزیع یکنواخت نانولولة کربنی را در سرتاسر پوشش نشان می­دهد. همچنین استحکام چسبندگی پوشش کامپوزیتی mpa24 اندازه­ گیری شد. نمودارهای بد و نایکوئیست نشان می­دهند که پایداری شیمیایی نمونه­های دارای پوشش کامپوزیتی بیشتر از پوشش هیدروکسی­آپاتیت خالص و نمونه بدون پوشش است. پوشش کامپوزیتی مقاومت خوردگی زیرلایه nitiرا بیشتر از پوشش هیدروکسی­آپاتیت خالص افزایش می­دهد. آزمون زیست فعالی برون تنی در محلول sbfنشان می­دهد که حضور نانولولة کربنی در پوشش کامپوزیتی تأثیر منفی در توانایی شکل­گیری و رشد آپاتیت ندارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

پوشش کامپوزیتی زیست فعال HA/CNTs بر روی کاشتنی NiTi

در این پژوهش، پوشش کامپوزیتی هیدروکسی‌آپاتیت/ نانولولة کربنی با استفاده از رسوب‌دهی الکتروفورتیک بر روی آلیاژ NiTiدر دمای اتاق تشکیل شد. سوسپانسیون پایدار با اضافه کردن 4 گرم پودر هیدروکسی‌آپاتیت و 1 درصد وزنی نانولولة کربنی به 50 میلی‌لیتر n- بوتانول آماده شد. از ت...

full text

پوشش زیست فعال هیدروکسی آپاتیت بر روی کاشتنی NiTi

آلیاژ حافظه‌دار NiTiبه علت مقدار نیکل بالای موجود در آن و سطح زیست خنثی نمی‌تواند همۀ نیازهای  بالینی کاشتنی را تأمین کند. بنابراین به منظور افزایش زیست‌سازگاری و زیست فعالی، سطح این آلیاژها اغلب با زیست موادی نظیر هیدروکسی‌آپاتیت با استفاده از روش‌های مختلفی پوشش‌دهی می‌شود. در پژوهش حاضر برای دست‌یابی به یک پوشش زیست فعال و سدی در ...

full text

پوشش زیست فعال هیدروکسی آپاتیت بر روی کاشتنی niti

آلیاژ حافظه­دار nitiبه علت مقدار نیکل بالای موجود در آن و سطح زیست خنثی نمی­تواند همۀ نیازهای  بالینی کاشتنی را تأمین کند. بنابراین به منظور افزایش زیست­سازگاری و زیست فعالی، سطح این آلیاژها اغلب با زیست موادی نظیر هیدروکسی­آپاتیت با استفاده از روش­های مختلفی پوشش­دهی می شود. در پژوهش حاضر برای دست­یابی به یک پوشش زیست فعال و سدی در برابر آزادسازی یون نیکل، از روش­ الکتروفورتیک برای ایجاد پوشش ...

full text

تهیه و ارزیابی پوشش کامپوزیتی نانوساختار هیدروکسی آپاتیت- فورستریت- شیشه زیست فعال برای کاشتنی های پزشکی

Despite excellent bioactivity of bioactive ceramics such as hydroxyapatite, their clinical applications have been limited due to their poor mechanical properties. Using composite coatings with improved mechanical properties could be a solution to this problem. Therefore, the strength of metal substrate and the bioactivity of the improved composite coating combined could yield suitable results. ...

full text

تهیه و ارزیابی پوشش کامپوزیتی نانوساختار هیدروکسی آپاتیت- فورستریت- شیشه زیست فعال برای کاشتنی های پزشکی

با وجود زیست فعالی قابل توجه سرامیک های زیست فعالی مثل هیدروکسی آپاتیت، کاربرد کلینیکی آن ها به علت خواص مکانیکی ضعیف محدود شده است. استفاده از پوشش های کامپوزیتی که خواص مکانیکی بهینه داشته باشد می تواند راه حلی برای این مشکل باشد و در این صورت، تلفیق خواص مکانیکی زیر لایه و زیست فعالی پوشش های کامپوزیتی بهینه شده می تواند دستاورد مطلوبی فراهم سازد. هدف از پژوهش حاضر، تولید و مشخصه یابی پوشش ک...

full text

پوشش هیدروکسی‌آپاتیت – آلومینا کامپوزیتی بر روی آلیاژ NiTi با استفاده از روش پوشش دهی الکتروفورتیک

در این پژوهش ترکیب پودر هیدروکسی­ آپاتیت و آلومینا با نسبت وزنی 50 -50 به روش الکترو­فورتیک بر روی آلیاژ حافظه­ دار NiTi پوشش‌داده شد. محلول سوسپانسیون مورد استفاده n–بوتانول و تری اتانول آمین بود. عملیات رسوب‌گذاری در 60 ولت به مدت 120 ثانیه بر روی کاتد انجام گرفت. پس از رسوب‌گذاری، جهت خشک شدن پوشش، نمونه‌ها در دمای اتاق به مدت 24 ساعت قرار گرفتند. سپس عملیات تف­جوشی نمونه ­ها به مدت 2 ساعت د...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصل نامه علمی پژوهشی مهندسی پزشکی زیستی

Publisher: انجمن مهندسی پزشکی ایران

ISSN 8006-9685

volume 6

issue 3 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023